وقتی کلاس پنجم بودم، آموزگارم همیشه مثل معروفی را نقل می کرد:
انسان بدون سرگرمی مانند کشتی سرگردان است.بسیاری از ما بی اندازه در زندگی مان غرق می شویم بدون آنکه هیچ سرگرمی مبتکرانه ای ایجاد کنیم؛ زیرا ما وقت نداریم. ما نوعی زندگی مانند ساعت را در پیش می گیریم. از کاری به کار دیگر هجوم می بریم بی آنکه لحظا ای تامل و فکر کنیم که به هنگام بازنشستگی مان چه اتفاقی رخ خواهد داد.آیا تاکنون لحظه ای به این اندیشیده ایم که کاری برایمان سرور واقعی می آورد، انجام دهیم؟
سرگرمیها شکافی را در زندگی مان پر می کنند که سرور و خرسندی در آنجا پنهان می مانند. وقتی ما کاری انجام می دهیم که به ما خشنودی و رضایت خاطر می بخشد، فشار روحی مان مهار می شود و شکوفایی عاطفی ناشی از چنین کارهایی به شادمانی عظیم می انجامد. برای مثال، شخصی که نقاشی را دوست دارد و برای انجام دادن این کار وقت پیدا نمی کند، بی تردید کم و بیش احساس ناخرسندی می کند. اما اگر او هر دو هفته ، دو ساعت وقت بگذارد که از سرگرمی اش لذت ببرد، آیا حس رضایت وافر و سرور پیدا نمی کند؟
هر کار مبتکرانه ای که انجام می دهیم، روحمان را تعالی می بخشد. موسیقی سنتی، نقاشی، نواختن یکی از سازها_ همه ی اینها کارهایی معنوی هستند که آرامش زیادی به ذهن می دهند. وقتی می خوانید یا می نویسید، در دنیای هنر و خلاقیت غذق می شوید و از کارهای یکنواخت و فشار روحی زندگی در دنیای پر جوش و خروش امروز فاصله می گیرید.
سرانجام اینکه، وقتی از زندگی فعالانه کناره می گیریم و هیچ کاری برای انجام دادن نداریم، احساس درماندگی می کنیم. اما اگر چند ساعتی را برای کارهای مبتکرانه مان کنار بگذاریم، می توانیم گنجینه ای از علایق فراهم کنیم که وقتی زمان مناسب فرا رسد، در کنارمان خواهد بود.
سرگرمی می تواند مشغولیتی مثبت برای ما فراهم آورد.
انسان بدون سرگرمی مانند کشتی سرگردان است.بسیاری از ما بی اندازه در زندگی مان غرق می شویم بدون آنکه هیچ سرگرمی مبتکرانه ای ایجاد کنیم؛ زیرا ما وقت نداریم. ما نوعی زندگی مانند ساعت را در پیش می گیریم. از کاری به کار دیگر هجوم می بریم بی آنکه لحظا ای تامل و فکر کنیم که به هنگام بازنشستگی مان چه اتفاقی رخ خواهد داد.آیا تاکنون لحظه ای به این اندیشیده ایم که کاری برایمان سرور واقعی می آورد، انجام دهیم؟
سرگرمیها شکافی را در زندگی مان پر می کنند که سرور و خرسندی در آنجا پنهان می مانند. وقتی ما کاری انجام می دهیم که به ما خشنودی و رضایت خاطر می بخشد، فشار روحی مان مهار می شود و شکوفایی عاطفی ناشی از چنین کارهایی به شادمانی عظیم می انجامد. برای مثال، شخصی که نقاشی را دوست دارد و برای انجام دادن این کار وقت پیدا نمی کند، بی تردید کم و بیش احساس ناخرسندی می کند. اما اگر او هر دو هفته ، دو ساعت وقت بگذارد که از سرگرمی اش لذت ببرد، آیا حس رضایت وافر و سرور پیدا نمی کند؟
هر کار مبتکرانه ای که انجام می دهیم، روحمان را تعالی می بخشد. موسیقی سنتی، نقاشی، نواختن یکی از سازها_ همه ی اینها کارهایی معنوی هستند که آرامش زیادی به ذهن می دهند. وقتی می خوانید یا می نویسید، در دنیای هنر و خلاقیت غذق می شوید و از کارهای یکنواخت و فشار روحی زندگی در دنیای پر جوش و خروش امروز فاصله می گیرید.
سرانجام اینکه، وقتی از زندگی فعالانه کناره می گیریم و هیچ کاری برای انجام دادن نداریم، احساس درماندگی می کنیم. اما اگر چند ساعتی را برای کارهای مبتکرانه مان کنار بگذاریم، می توانیم گنجینه ای از علایق فراهم کنیم که وقتی زمان مناسب فرا رسد، در کنارمان خواهد بود.
سرگرمی می تواند مشغولیتی مثبت برای ما فراهم آورد.
از کتاب نردبان زندگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر